گياهان دارويي

اموزش مطالب پزشكي

گياهان دارويي

۶ بازديد

اريخچهدر پزشكي كهن،داروها از گياهان بدست مي آمدند.در تولد رستم موبد پزشك،به دستور سيمرغ مرهمي از كوبيدن گياهي مخصوص و آميختن آن با شير و خشك كردن آن در سايه،ساخته و بر زخم عمل رودابه مي گذارد.نكتهٔ ظريف اين دستور،توصيه به خشك كردن مرهم در سايه است تا خواص آن در اثر نور آفتاب و گرما از بين نرود،توصيه‌اي كه امروز هم در نگهداري داروها به قوت خود باقي است. شناخت مواد دارويي مورد استفادهٔ مصريان قديم از روي پاپيروس‌هاي مقدسي كه از آنان به جاي مانده‌است، ميسر مي‌باشد. باارزش‌ترين اين پاپيروس‌ها «پاپيروس اسميت» است. مصريان تقريباً از همهٔ قسمت‌هاي گياه استفاده مي‌كردند. طب بابل توسط الواح كوچكي كه نام داروها را به خط ميخي روي آن‌ها نوشته‌اند بر جاي مانده‌است. عناصري كه آن‌ها بكار مي‌بردند اساساً ريشهٔ گياهي داشته‌است. در دستورهاي بابلي‌ها برخلاف مصريان وزن و اندازه ذكر نشده‌است. در متون هند قديم گياهان طبي به دو گروه تقسيم مي‌شوند. گروه اول يا به‌عنوان مسهل، قي‌آور يا ملين به كار مي‌روند يا باعث ترشح بيني مي‌شوند و گروه ديگر مسكّن هستند. در كنار طب سوزني كه در چين اختراع شده، مهم‌ترين قسمت طب سنتي چين علم داروهاي گياهي بوده‌است. يك رسالهٔ داروسازي به نام پن تسائو كانگ مو (Pen Ts'ao Kang Mu) در سال ۱۵۹۷ تكميل و منتشر شد. اين رساله ۸۱۶۰ نسخه دارد كه بر ۱۸۷۱ ماده كه عموماً ريشهٔ گياهي دارند متكي است.[۳]
گياه‌شناسي در ايران قبل از اسلام نيز سابقهٔ طولاني داشت. در اوستا بارها از «اورورو بيشه زو» (گياه درماني) ستايش شده‌است و واژهٔ اورورو به معني گياه فرشته نگهبان امرتات (امرداد) كه خود يكي از امشاسپندان و كمال جاودانگي است در اوستا آمده‌است. پزشكان ايراني از صدها گياه و رستنيِ درمان‌بخش آگاه بودند و آن‌ها را مقدس مي‌شمردند. مقدس‌ترين اين گياهان ۳۰ نوع بود كه نمادي از نام روزهاي سي‌گانهٔ يك ماه بود. به‌طور مثال نام روز آذر كه نماد گياهي آن در اوستا «اثرگون» نام دارد و آن نوعي گل هميشه بهار است كه دم كردهٔ آن محرك سلسله اعصاب است و براي رفع خستگي استفاده مي‌شد.[۴] نام «دارو» نيز از ريشه واژه ايراني «دار» به معني درخت است و در زبان پهلوي به «داروگ» تغيير شكل يافته و واژه انگليسي و فرانسه «drug» از همين ريشه فارسي ساخته شده‌اند.[۵]
در طب يوناني نيز دمنوش كاربرد داشته‌است. بقراط (۴۶۰–۳۷۷ قبل از تاريخ) ارتباط ميان شكل گياهان و بيماري‌هاي قابل درمان توسط آن‌ها به نام تئوري امضاها را مطرح كرد. بر اساس اين نظريه مي‌گويد اين خود طبيعت است كه به ما قدرت درماني گياهان را نشان مي‌دهد. به همين علت بود كه ساقهٔ زرد رنگ ريوند عليه بيماري زردي و ميوه و گل قرمز انار عليه خونريزي بكار مي‌رفت.[۶] جالينوس (۱۲۹–۲۰۰ ميلادي) پزشك يوناني تجربيات خود را در يازده جلد كتاب ثبت كرد. او داروهاي گياهي را به چند گروه تقسيم كرد و بنيانگذار شاخهٔ خاصي از طب به نام «جالينوسي» (علم مواد دارويي و تهيهٔ آن‌ها) بود.[۷] در قرن اول ميلادي، كتاب د ماتريا مديكا را ديوسكوريدوس، پزشك ارتش نرون تدوين كرد، كه از نخستين كارهاي معتبر در مورد علم گياه‌درماني است. ديوسكوريدوس كه اساس كار خود را بر پايهٔ كار بقراط بنا نهاده بود، شكل، مشخصات و خواص بيش از ۵۰۰ گياه را در كتاب خويش ارائه كرد كه تا ۱۵۰ سال بعد به‌عنوان يك كتاب مرجع مورد استفاده قرار مي‌گرفت. در همان زمان يك طبيعي‌دان رومي به نام پليني كتاب تاريخ طبيعي نسبتاً حجيمي را تدوين نمود كه در آن به شرح گياهان و خواص درماني آن‌ها پرداخت. ۷ قرن بعد، كه در اروپا به قرون وسطي موسوم است، صومعه‌ها زنده‌نگاه‌داشتن گياه‌درماني را به دست گرفتند. راهبان متون مربوطه را نسخه‌برداري كردند و از آن‌ها براي شفاي بيماران استفاده نمودند و مزرعه‌هايي را به پرورش اين گياهان اختصاص دادند.[۴]
آغاز كاربرد وسيع گياهان دارويي و رونق و گسترش آن در كشورهاي شرقي بخصوص در دورهٔ اسلام به زماني كه شرق به كارها، نوشته‌ها و ترجمه‌هاي آثار بقراط، جالينوس و كتاب‌هاي ديوسكوريدوس و پلينيوس و ديگران دسترسي يافت، مربوط مي‌شود. زيرا كارها و آثار اين دانشمندان يوناني مستقيماً از طريق شام و شرق رسيد و در اوايل قرن سوم ميلادي در بيت‌الحكمه به عربي ترجمه شد. كتاب «گياهان» يا «الحشايش» يكي از مهم‌ترين ترجمه‌هاي اين منابع است كه در واقع همان ترجمهٔ دِ ماتريا مديكاي ديوسكوريدوس است و از آن زمان و حتي تا همين اواخر به عنوان طب سنتي هميشه مورد استفاده قرار مي‌گرفت. محمد بن زكرياي رازي (سال‌هاي ۲۵۰ تا ۳۱۳ ق) دائرةالمعارفي در درمان‌شناسي به نام كتاب الحاوي في الطب و كتاب خلاصهٔ پزشكي، به نام المنصوري و كتاب ديگري به نام منافع الاغذيه و دفع مضارها را نوشت. اين كتاب‌ها و بقيهٔ آثار او، مخزن و مرجع مهم اطلاعات گياه‌شناختي براي نسل‌هاي متمادي در شرق و غرب بوده‌است.[۸] پزشك نامور بوعلي سينا (سال‌هاي ۳۵۹ تا ۴۱۶ ه‍. ش) ۸۱۱ داروي گياهي و معدني را در كتاب قانون همراه با اثرات آن‌ها بر بدن انسان شرح داده‌است. برخي از اين گياهان ريشهٔ هندي، تبتي چيني يا كلاً شرقي داشته‌اند.[۹]
دو واقعه زمينهٔ علم گياه‌شناسي را گسترش داد. يكي از آن‌ها اختراع دستگاه چاپ به وسيلهٔ گوتنبرگ در سال ۱۴۵۰ ميلادي و ديگري كشف آمريكا به وسيلهٔ كريستف كلمب در سال ۱۴۹۲ ميلادي بود. نتيجهٔ مستقيم اين دو واقعه، چاپ تعداد زيادي از مجموعه‌هاي گياهي و وارد كردن داروهاي جديدِ بسيار به اروپا بود. پاراسلسوس دانشمند سوئيسي (۱۵۴۱–۱۴۹۳) با سفر به اروپا و جمع‌آوري تجربيات گوناگون، پايه و اساس محكمي در طب به وجود آورد. گنجينهٔ گياهان يكي از مهم‌ترين آثار اين دانشمند است. او براي طب گياهي اولويت خاصي قائل بود و به اثرات درماني آب‌هاي معدني و گياهان محلي توجه زيادي داشت. وي اولين كسي بود كه علم شيمي را در روش‌هاي درماني شركت داد. او در تاريخ علم طب به عنوان اصلاح‌كننده طب و به بيان ديگر بنيانگذار شيمي درماني و پزشكي مطلع در باب گياهان دارويي شناخته شده‌است. شيمي و فارماكولوژي به موازات يك‌ديگر تكامل يافته‌اند. بالاخره به لطف كتاب الكساندر چيرش (۱۸۵۶–۱۹۳۹) به نام «رسالهٔ فارماكولوژي» بود كه مطالعهٔ گياهان دارويي و داروهاي طبيعي در ميان علومِ شناخته شدهٔ ديگر جاي گرفت.[۱۰]

ادامه مطلب لينك زير:

گياهان دارويي

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.